توجه به سلامت روان؛ ضرورتی فردی و نیاز اجتماعی
- بازدید: 82
فلوشیپ روانپزشکی سالمندان و متخصص اعصاب و روان دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تأکید بر اینکه سلامت روان همانند سلامت جسم از ارکان اصلی تندرستی انسان است، گفت: توجه به سلامت روان نهتنها یک ضرورت فردی بلکه نیاز اجتماعی محسوب میشود و مداخلات بهموقع میتوانند از تشدید مشکلات روانی و بروز اختلالات پیشرفته جلوگیری کنند.
دکتر علیاکبر اسماعیلی، فلوشیپ روانپزشکی سالمندان و متخصص اعصاب و روان، در گفتوگو با خبرنگار وبدا اظهار داشت: سلامت روان همانند سلامت جسم از اهمیت بالایی برخوردار است و این امر تحت تأثیر مجموعهای از عوامل زیستی، محیطی، اجتماعی و روانشناختی قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه عوامل زیستی یا بیولوژیک شامل بیماریها و شرایطی است که سلولهای مغز و سیستم عصبی را تحت تأثیر قرار میدهند، افزود: مواد شیمیایی مترشحه از سلولهای عصبی که با عنوان نوروترانسمیتر شناخته میشوند، ممکن است دچار اختلال یا بدتنظیمی در مسیرهای مغزی شوند؛ این تغییرات بهصورت کاهش یا افزایش فعالیت خود را نشان داده و در تفکر، نگرش، هیجانات و رفتار انسان بازتاب مییابند.
نقش عوامل محیطی، اجتماعی و روانشناختی در سلامت روان
فلوشیپ روانپزشکی سالمندان با اشاره به اینکه عوامل محیطی و اجتماعی نیز در سلامت روان نقشی تعیینکننده دارند، ادامه داد: استرسهای محیطی، مشکلات خانوادگی، روابط بینفردی و سایر مسائل اجتماعی میتوانند زمینهساز بروز اختلالات روانی باشند.
وی افزود: از دیگر عوامل مؤثر بر سلامت روان، عوامل روانشناختی و درونفردی هستند. نگرش فرد نسبت به وقایع پیرامون و معناسازی او از رویدادها نقشی اساسی در میزان آسیبپذیری روان دارد. در بسیاری از موارد، رویدادهای بزرگ و پرتنش ممکن است برای فردی با نگرش سالم استرسزا نباشند، اما وقایع کوچک میتوانند به دلیل سازوکارهای ذهنی و دفاعی خاص، به شکل منفی تفسیر شده و منجر به بروز آسیب روانی شوند.
دکتر اسماعیلی افزود: بنابراین معنادهی به زندگی و رویدادها بخشی از فرآیندهای روانشناختی مؤثر در سلامت روان انسان است.
درهمتنیدگی عوامل زیستی، اجتماعی و فرهنگی در سلامت روان
این متخصص اعصاب و روان با تأکید بر اینکه عوامل زیستی، اجتماعی و محیطی شبکهای بههمپیوسته هستند، گفت: نمیتوان این عوامل را بهصورت منفک بررسی کرد، زیرا عوامل زیستی بر رفتار فرد اثر میگذارند و در پی آن، تعاملات اجتماعی و محیطی نیز متأثر میشوند. از سوی دیگر، عوامل روانشناختی میتوانند با برهمزدن تعادل مواد شیمیایی مغز، چرخه تأثیرات متقابل را کامل کنند.
وی تصریح کرد: آنچه در سلامت روان حائز اهمیت است، برخورد جامعنگر با این موضوع است و نباید تنها با دیدی نقطهای یا محدود به یک جنبه، آن را تحلیل کرد. سلامت روان باید از زوایای زیستی، اجتماعی، فرهنگی و روانی بهصورت درهمتنیده مورد بررسی قرار گیرد.
سلامت روان و تأثیر آن بر کارکردهای فردی و اجتماعی
دکتر اسماعیلی خاطرنشان کرد: وقتی سلامت روان فرد در وضعیت طبیعی قرار داشته باشد، علاوه بر بهبود کارکردهای روانی نظیر خواب، اشتها و احساس شادمانی، بر عملکرد کلی فرد نیز تأثیر مثبت دارد. سلامت روان در نهایت در عملکرد فردی تجلی مییابد و در حوزههایی مانند خواب، اشتها، تمایلات جنسی، نظافت شخصی و روند روزمره زندگی نمود پیدا میکند.
وی افزود: هرگونه تغییر در این مؤلفهها میتواند نشانهای از اختلال در سلامت روان باشد. همچنین کارکرد روانی فرد در روابط بینفردی، شغلی، تحصیلی و زناشویی بروز مییابد. زمانی که فردی درگیر استرس یا اضطراب میشود، این حالات روانی روابط او را در محیط کار و خانواده تحت تأثیر قرار داده و ممکن است به افت عملکرد، افزایش مرخصی، غیبت از کار، رفتار نامناسب با اربابرجوع، اختلافات خانوادگی و حتی افت تحصیلی منجر شود.
اهمیت سلامت روان در سطح جامعه
وی ادامه داد: در سطح اجتماعی نیز سلامت روان تأثیر بسزایی دارد؛ زیرا فردی که پیشتر دارای عملکرد مؤثر و فعالی اجتماعی بوده است، در صورت آسیب روانی دچار کاهش ارتباطات اجتماعی و افت فعالیتهای فردی میشود. به همین دلیل، مشاهده هرگونه تغییر در رفتار، هیجانات، روابط خانوادگی، تحصیلی یا کاری و تعاملات اجتماعی باید با حساسیت بررسی شود تا سلامت روان فرد مورد ارزیابی قرار گیرد.
این متخصص حوزه روانپزشکی با اشاره به اهمیت مداخله زودهنگام گفت: مداخلات بهموقع میتوانند از تشدید مشکلات روانی جلوگیری کنند. گاهی تنها یک تغییر کوچک در محیط زندگی، حمایت مناسب از سوی سیستمهای مددکاری، مشاوره روانشناسی یا استفاده از تکنیکهای حل مسئله میتواند وضعیت روانی فرد را بهبود بخشد.
وی افزود: در برخی موارد، بهدلیل برهمخوردن تعادل مواد نور و شیمیایی در مغز، لازم است این تنظیمات شیمیایی به کمک داروهای مناسب اصلاح شود تا فرد بتواند بار دیگر هیجانات، افکار و رفتار مطلوبی از خود بروز دهد.
دکتر اسماعیلی در پایان سخنان خود تأکید کرد: توجه به سلامت روان نهتنها یک ضرورت فردی بلکه نیاز اجتماعی است و باید همواره نسبت به تغییرات رفتاری و عملکردی افراد حساس بود تا با اقدام درست و بهموقع از بروز اختلالات پیشرفته جلوگیری کرد.