روایت خواندنی استاد پیشکسوت دانشگاه، از نجات وجودی معصومانه !

042.jpg - 11.53 kBشنیدن خبرهایی که حکایت از نجات جان یک انسان دارد، همیشه جزو جذاب ترین و شنیدنی ترین خبرهاست، حتی اگر بارها و بارها اتفاق بیفتد و این موضوع زمانی جذاب تر میشود که بدانیم فرد نجات یافته، تجربه‌ی رهایی از مرگ را پیش از تولد داشته است! احتمالاً در همین مقدمه‌ی سخن، دریافتید که این  افراد نجات یافته چه کسانی هستند؟... بله، سخن از انسان های خوش اقبالی است که در بزنگاه مرگ و زندگی و با یک تصمیم معقول و حیات بخش، از خطر سقط جنین، نجات یافته و به نعمت زندگی که موهبت عظیم خداوندی است، نائل آمده اند. اما شاید مهم تر از بحث نجات یافتگان، نام بردن از انسان های بزرگی ضرورت داشته باشد که بر سر دوراهی سخت انتخاب، برای " بودن" یا " نبودن " یک انسان، با هدیه کردن تصمیمی درست، علمی و سنجیده، مهر تأیید را بر صفحه‌ی آغاز زندگی او نهاده و از بسته ماندن کتاب پر حکایت زندگیش پیشگیری کرده اند.

 سوژه‌ی پایگاه خبری وبدا در این گفتگو، نمونه ای از همین انسان ها و به تعبیری " فرشتگان حیات بخش " است که سال ها قبل، با ارائه یک مشاوره پزشکی- تشخیصی عالمانه و منطقی به یک زن باردار، نجات گر جان جنین سه ماهه اش شده است؛ جنینی که بنا بر پاره ای شواهد علمی و تشخیص پزشکی می بایست در همان آغاز زندگی جنینی با حیات دنیوی خداحافظی می کرد و امروز آن جنین سه ماهه، دختر جوان رعنایی است که سومین دهه‌ زندگی خود را به نیمه رسانده و در کمال صحت و سلامت، مسیر زیبای زندگی را با چشم اندازی از آینده روشن پیش روی خود دارد.

دکتر عبدالمجید فتی، استاد پیشکسوت دانشگاه علوم پزشکی مشهد که از پیشکسوتان عرصه تشخیص در این دانشگاه به شمار می آید، در گفتگو با خبرنگار وب دا، حکایتی را نقل می کند که به حوالی سال های 79-80 باز می گردد و در حالی که طبق روزهای معمول کاری مشغول فعالیت های علمی و تشخیصی در آزمایشگاه بیمارستان امام رضا(ع) است، خانم بارداری با یک سری مدارک پزشکی به ایشان مراجعه و مشاوره تشخیصی درخواست می کند.

نتایج آزمایشات مکرر IM و IgG کمّی و کیفی مادر باردار که در هفته شانزدهم بارداری قرار دارد، حکایت از احتمال توکسوپلاسموز مثبت؛ البته با عیار در مرز  بالا دارد و پیامد بروز این بیماری در آینده‌ی جنین تولد یافته، می تواند با ایجاد ناهنجاری هایی در بدن او همراه باشد. لذا مادر باردار عنوان می کند که بر اساس همین آزمایشات، دو تن از پزشکان پیشنهاد سقط جنین داشته اند و یک پزشک نیز توصیه می کند که مادر باردار با توجه به ماهیت بیماری اش که یک بیماری انگلی است، از دکتر عبدالمجید فتی، استاد رشته انگل شناسی و قارچ شناسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشاوره دریافت کند و این استاد باسابقه پس از بررسی آزمایشات مادر باردار و با اِشراف به این حقیقت که قضاوت صد درصدی در مورد این تشخیص وجود ندارد، به زن باردار پیشنهاد می کند فرزندش را سقط نکند: " می دانستم نتایج آزمایشات را به طور صد در صد نمی توان قضاوت کرد و به همین خاطر سوالی به ذهنم رسید و از مادر باردار پرسیدم؛ اگر شما یک فرزند نابینا داشته باشید او را می کشید؟ ایشان قاطعانه جواب داد خیر! و من به ایشان عرض کردم که با این آزمایش ها نمی توان با یقین گفت که برای فرزند شما ناهنجاری پیش می آید. توصیه من هم این است که فرزندتان را سقط نکنید و آن خانم تشکر کرد و رفت".

 حدود هشت سال بعد، استاد فتی برای انجام کاری به ساختمان قرشی ( سازمان مرکزی شماره یک دانشگاه ) واقع در خیابان دانشگاه مراجعه می کند و در حالیکه مسیر محوطه تا درب ورودی ساختمان اداری را می پیماید، با خانمی مواجه می شود که از فاصله ای دورتر به سمت ایشان می آید: " آن خانم  زمانی که به من نزدیک شد، سلام و احوالپرسی کرد و من با تصور اینکه یکی از کارمندان دانشگاه یا از دانشجویان سابقم است پاسخ سلامش را دادم و به طرف درب ورودی ساختمان رفتم".

 رسیدگی به کار اداری استاد در داخل ساختمان، حدود یک ربع( 15 دقیقه) طول می کشد و پس از آن، زمانی که دکتر فتی قصد خروج از ساختمان را دارد، در محوطه ساختمان مجدداً با همان خانم مواجه می شود؛ در حالیکه او به سمت استاد می آید و با لبخندی از ایشان سوال می کند: " آقای دکتر فکر می کنم من را نشناختید؟"... استاد پاسخ می دهد: " خیر! شما را به خاطر نمی آورم " و زن جوان ادامه می دهد: " من همان خانمی هستم که هشت سال قبل خدمت شما رسیدم و برای سقط جنین، به علت احتمال ناهنجاری ناشی از بیماری توکسوپلاسموز مشورت گرفتم و شما توصیه کردید که جنین را سقط نکنم..... بانوی جوان بلافاصله به پشت سرش اشاره و ادامه می دهد: " ببینید آقای دکتر... این دختر، همان جنین است! نگاه استاد، لحظاتی معطوف به چهره دخترکی زیبا، سالم و بانشاط می شود که حدود 7-8 سال سن دارد و بی اختیار می گوید: " ماشاء الله چه دختر زیبا و دوست داشتنی"... و مادر کودک ادامه می دهد: " آقای دکتر شما تنها کسی بودید که مرا از سقط منع کردید و بارها خدا را شکر می کنم که به توصیه شما عمل کردم. در تمام این سال ها سر نمازهایم برای شما دعا میکنم و امروز که توفیق ملاقاتتان را داشتم، خیلی خوشحال شدم و خدمت رسیدم تا از شما بخاطر آن توصیه خوبتان تشکر کنم".

( توضیحات استاد دکتر عبدالمجید فتی در خصوص بیماری توکسوپلاسموز:  بیماری توکسوپلاسموز، توسط انگلی به نام توکسوپلاسما ایجاد می‌شود، میزبان اصلی و نهایی این انگل گربه ها و میزبان واسطه می توانند  سایر موجودات اعم از پرندگان و پستانداران و از جمله انسان باشند. در حقیقت هیچ موجودی در جهان وجود ندارد که از خطر آلوده شدن به این انگل ایمن باشد، انسان هم از راه‌های مختلف به این انگل آلوده می‌شود که یک مورد آن تماس با گربه آلوده است، یعنی اگر فرد گربه ای را در آغوش بگیرد و او را لمس کند، با توجه به اینکه انگل در روده گربه قرار دارد و گربه پس از گذاشتن مدفوع در خاک با پوزه خود، مقعد را پاک می‌کند و با همین پوزه روی بدن خود را لیس می‌زند، یا اینکه ممکن است روی خاک اصطلاحاً غلت بزند، در این شرایط کیست های انگل بر سطح بدن گربه می‌چسبد و به هر ترتیبی که تماس ایجاد شود ممکن است فرد آلوده گردد.

با توجه به اینکه حیواناتی مثل؛ گاو، گوسفند، مرغ، خروس و ... غالباً با خاک تماس دارند محتمل است که به انگل مذکور آلوده شوند. حتی تخم مرغ‌هایی که اصطلاحا تخم مرغ خانگی گفته می‌شود، با توجه به اینکه گوشت‌ها هم در صورتی که نیمه پخته باشند؛ مثل کباب‌ها و همبرگر که مغز پخت نیستند، ممکن است انگل را به انسان منتقل کننند.

همچنین از طریق انتقال خون توکسوپلاسموز می تواند منتقل شود، چون کیست‌های کاذب انگل در داخل گلبول‌های سفید ممکن است وجود داشته و از طریق خون منتقل شود ، همینطور در بحث پیوند اعضاء اگر کسی عضوی را از فردی  بگیرد که ظاهراً سالم است ولی آلوده به توکسوپلاسما بوده ، هر چند که دهنده ی عضو، علائم بیماری را نداشته باشد اما به دلیل اینکه گیرنده عضو، فردی است که داروی سرکوب کننده ایمنی دریافت می کند، تا عضو پیوندی رد نشود، لذا ممکن است انگل در بدن او فعال گردد. ما متخصصین آزمایشگاهی هم در معرض این خطر هستیم و به عنوان مثال در زمان کشت و یا پاساژ به موش آزمایشگاهی در صورت ورود  سرنگ آلوده به داخل پوست ممکن است این انگل منتقل شود.

 انتقال انگل از طریق جفت، از مادر به جنین هم یکی از راه های اصلی انتقال  است و می تواند به توکسوپلاسموز مادرزادی منجر شود، این امکان بخاطر اینکه اکثر مادران تا زمان بارداری به علت دریافت آلودگی از منابع مختلف ایمنی نسبی کسب کرده اند نسبتاً کم  است، در حقیقت مثبت شدن عیار پادتن دلیل بر بیماری نیست بلکه عیار بالا و مثبت بودن هر دو فاکتور IgM , IgG   و خصوصا میزان بالای IgG avidity می تواند دلیل بر بیماری فعال باشد. ، اما به هر حال و به ویژه در مواردی که مادران با گربه تماس دارند، احتمال ابتلای آنها بیشتر است. علائم این بیماری در جنین عبارت است از: میکروسفالی یا کوچک شدن مغز و جمجمه، هیدروسفالی که برعکس جمجمه بزرگ و مغز کماکان کوچک است ( چون فضای بین مغز و جمجمه را مایع پر کرده است)، همچنین ممکن است جنین کور یا نیمه کور متولد شود که شبکیه چشم را آسیب می زند. در بزرگسالان هم اگر فردی با ایمنی پایین دریافت کننده خون یا عضو پیوندی باشد، ممکن است دچار توکسوپلاسموز ‌شود .

 علائم بیماری توکسوپلاسموز اکتسابی به ویژه در کودکان عبارت است از: تب همراه با بثورات جلدی و در مرحله بعد ارگان‌های مختلف بدن از قبیل: کبد، طحال، غدد لنفاوی و... درگیر می شوند. به طور کلی این انگل به تمام سلول‌های هسته‌دار بدن حمله می‌کند و حتی گلبول‌های سفید خون را درگیر می‌کند ( تنها گلبول‌های قرمز هسته ندارد). البته مردم نباید نگران شوند چون بخاطر راه های انتقال متعدد و آلودگی های خفیف اکثر آن ها ایمنی نسبی را از  کودکی به تدریج کسب کرده اند و تنها باید در رعایت بهداشت و شستشوی مکرر و کامل سبزیجات  دقت بیشتری داشته و به ویژه در تماس با گربه‌ها مراقبت لازم را داشته باشند. حتی در مورد گربه‌های خانگی در صورتی که یک فرد خیلی دوست دارد گربه داشته باشد، لازم است که گربه مطلقاً از خانه خارج نشود و همیشه غذای پخته مصرف کند، تا از احتمال این آلودگی کاسته شود. حتی در مورد گربه‌هایی که واکسیناسیون در مورد آنها انجام شده باید دانست که این واکسن‌ها برای مبارزه با ویروس‌هاست در حالی که بیماری توکسوپلاسموز یک بیماری انگلی است و واکسن ندارد.

046.jpg - 135.60 kB


IMAGE

شعار سال 1404 : سرمایه گزاری برای تولید

تاریخ بروز رسانی :

یکشنبه, ۰۲ شهریور ۱۴۰۴