بیش از 40 سال با PHC، تجربه ای موفق برای نظام سلامت

00130.jpg - 38.16 kBبه قلم دکتر غلامحسن خدايي پیشکسوت حوزه بهداشت و مدیر مسئول نشریه بهورز

سال 1357 در اول انقلاب اسلامی، زندگي، کار، نوع دوستي حال و هواي ديگري داشت. هرکس به هر طريق در خدمت به مردم تلاش ميکرد و من هم توفيق پيدا کردم، ضمن درس خواندن در دانشگاه، طی فرصتهايي براي ارايه خدمات بهداشتي و درماني از طريق بنياد مستضعفان به روستاها و حاشيه شهرها بروم که زمينه آشنايي بيشتر با مردم و خدمات بهداشتي را فراهم آورد تا اين که پس از فارغ التحصيلي براي انجام طرح لایحه نيروي انساني به سازمان بهداري آن زمان مراجعه کردم، پيشنهاد سرپرستي بهداري شهرستان گناباد را دادند. از آنجایی که قبول مسؤوليت بدون آگاهي و مهارت، بي عدالتي است، با شرط حداقل يک ماه کارآموزی با مدير بهداري قبلي برای آشنایی با نظام ارايه خدمات بهداشتي درماني قبول کردم. همزمان با راه اندازي شبکه هاي بهداشت درمان به شکل امروزي ابلاغ صادر شد. زيرا قبل از سال 1363 وضعيت ارايه خدمات بهداشتي، بیشتر درمانی و بسيار کم رنگ بود، زيرا بستر مناسب و نيروي انساني لازم وجود نداشت به طوري که پوشش واکسيناسيون کمتر از 30 درصد، مراقبت مادران بسيار پايين، مرگ و مير کودکان حدود 120 در هزار و دسترسي مردم به خدمات کمتر از 35 درصد بود.

اولين اقدام مؤثري که براي راه اندازي شبکه ها انجام شد، ايجاد مراکز آموزش بهورزي با وظايف و بسته هاي آموزشي جديد بود که در واقع به عنوان قلب تپنده نظام شبکه بهداشت درمان مطرح شد ولي مشکل اصلي پيدانشدن دختران و بعضاً پسران با 5 کلاس سواد ابتدايي بود که بايد والدين را راضي ميکرديم تا پس از اخذ کلاس پنجم ابتدايي، اجازه دهند دختران شان براي بهورز شدن به آموزشگاه بهورزي بيايند.

همچنين يکي از اقدامهاي اساسي ديگر در راه اندازي شبکه بهداشت درمان ايجاد مرکز بهداشت شهرستان براي برنامه ريزي، هماهنگي، مديريت و نظارت بر برنامه هاي بهداشتي درماني بود. زيرا قبل از آن به هيچ عنوان ارتباط بين واحدهاي فني وجود نداشت. در استان خراسان بزرگ، شهرستان گناباد يکي از اولين شبکه هاي بهداشت درمان نمونه (در هر استان يک شهرستان) براي پياده کردن شبکه بهداشت درمان انتخاب شد و اولين جلسه هماهنگي کشور در تهران با حضور مديران عامل سازمان، معاون بهداشتي و مدير شبکه بهداشت درمان انتخابي استانها تشکيل شد. همه آمده بودند تا تصميمي انقلابی بگيرند و دگرگوني اساسي در نظام ارايه خدمات بهداشتي درماني بوجود آورند، موافق و مخالف حرف هاي شان را گفتند و اکثريت علاقمند بودند که آن را اجرا کنند، ولي به دليل جنگ، مشکلات اعتباري و نبود نيروي انساني بعضا فکر ميکردند اجرايش سخت است ولي چون همه اعتقاد داشتند که ارايه خدمات بهداشتي درماني به اقصي نقاط کشور به خصوص روستاها راهي غير از شبکه بهداشت و خانه بهداشت نيست، لذا همه با هم ميثاق بستند که هر سال يک شهرستان را به شبکه کشوري بهداشت درمان با کمترين اعتبار و بالاترین اعتقاد و ايمان اضافه کنند که رمز موفقيت اوليه آن به چند عامل بستگي داشت: 1 .مديريت توانمند و آگاه کشوري يعني دکتر حسين ملک افضلي، دکتر کامل شادپور، دکتر سيروس پيله رودي و دکتر اسپندار و با حمايت وزير وقت دکتر عليرضا مرندي. 2 .اعتقاد عميق به آموزش و توانمندسازي مديران، کارکنان و مردم و آموزشهاي مداوم درقالب کارگاههاي متعدد و با روش مشارکتي، 3. نظارت فعال در همــه سطوح کشور جهت انجام آموزشها و اصلاح خدمات به خصوص آموزش در عرصــه. 4 .اعتقاد به مشارکت مردم در استفاده از خدمات، مراقبت از خود و کمکهاي فکري و مالي.

یک مشکل اصلي موافق نبودن بسياري از متخصصان و پزشکان با سپردن خدمات سلامت به بهورزان بود. چرا که آن ها با روش گزينش و تربيت بهورز و مباني خدمات بهداشتي آشنا نبودند و در دانشگاهها نظام آموزشي بر مبناي درمانگرايي بوده و هست نه سلامت نگري. اما با گذر زمان و خدمات شايان و چشمگير بهورزان در روستاها مخالفان به موافق تبديل شدند به طوري که يکي از افتخارات ايران در سازمان جهاني بهداشت نام بهورز و خانه بهداشت شد.

براي شناساندن بهورز و خانه بهداشت به عنوان کليدي ترين فرد و واحد ارايه دهنده خدمات بهداشتي و اهمیت آموزش به عنوان اولين جزء PHC (مراقبتهاي اوليه بهداشتی) که سرلوحه همه کارکنان نظام سلامت قرار گيرد، نياز به رسانه اي بود تا بار مسؤوليت اين کار را به دوش بکشد زيرا هر کاري بدون اطلاع رسانی براي اعتماد به نفس بخشيدن به ارايه دهندگان و مطلع ساختن مردم و مسئولان از اهميت اين خدمات موجب يکنواختي و کاهش اهميت آن کار ميشود، لذا تصميم گرفتم با کمک همکاران مرکز بهداشت استان، به انتشار مجله بهورز اقدام کنیم که ابتدا به صورت استاني و سپس کشوري شد و خوشبختانه مورد استقبال بهورزان، مديران و پزشکان، کارشناسان و مسئولان کشوري قرار گرفت و به رسانه اي تبديل شد که مسؤوليت آموزش، اطلاع رسانی، ترويج و ارتقاي جايگاه نظام سلامت به خصوص بهورز و خانه بهداشت را در کشور سبب شد. شبکه بهداشت درمان باعث دسترسي مردم به خدمات بهداشت درمان در کشور به بيش از 90 درصد، پوشش واکسيناسيون حدود 100درصد، کاهش چشمگیر مرگ و مير کودکان و افزایش مراقبت مادران ، کنترل مراکز تهيه و توزيع موادغذايي و ساير خدمات بود که موجب افزايش اميد به زندگي به بيش از 78سال شد. ولي تغيير شيوه زندگي و تغيير عوامل اثرکننده بر سلامت، حرکت نظام شبکه را در ارتقاي برنامه ها کند کرد؛ زيرا يکي از مهمترين برنامه هاي پيش بيني شده در نظام شبکه بهداشت درمان، نظام ارجاع بود که متأسفانه به علت کمبود پزشک و آموزشهاي دانشگاهي (درمان نگري به جاي سلامت نگري) موجب شد که در اين قسمت شبکه موفق نشود. بدين منظور برنامه اساسي ادغام آموزش پزشکي در خدمات و برنامه پزشک خانواده مورد توجه قانو‌نگذاران و برنامه‌ريزان قرار گرفت که متأسفانه ادغام آموزش‌ پزشکي به معناي واقعي اتفاق نيفتاد و عمدتاً به صورت شکلي انجام شد. زيرا اساس ادغام، تغيير در سيستم آموزشي براي تربيت نيروي انساني متناسب با نيازهاي سلامت بود که مورد غفلت قرار گرفت هر چند تأثيرپذيري دوطرف خدمات و آموزش وجود داشت ولي متناسب با اهداف پيش‌بيني شده تحقق پيدا نکرد.

اما برنامه پزشک خانواده، که تکميل کننده خدمات سلامت از خانواده تا تخصصي‌ترين سطح ارايه خدمات است مورد توجه قرار گرفت و می توان گفت که یکی از راه های اصلی افزایش سلامت در جامعه ،اجراي برنامه پزشک خانواده با حفظ نظام شبکه بهداشت درمان موجود (خانه بهداشت،‌ پايگاه بهداشتي) است.

اميد است برنامه‌ريزان، مجريان و همه دلسوزان نظام به اين موضوع توجه کنند که شرط ارتقاي برنامه، سود جستن از کساني است که در سطوح مختلف شبکه کار کرده‌اند و موفقيت‌ها و ناموفقيت‌ها را تجربه کرده‌اند و مي‌دانند که بناي ارايه خدمات سلامت و تحول در نظام سلامت بايد مبتني بر فرهنگ بومي، واقعيت‌ها و منابع موجود و انتخاب مديران معتقد به سلامت و پيشگيري صورت گيرد تا حاصل تلاش بیش از 40 ساله بهورزان، کاردان‌ها، کارشناسان، پزشکان و مديران دچار مشکل نشود. البته حضور 40سال در عرصه سلامت و کار و ارتباط با تعداد زيادي از انديشمندان، تلاش‌گران بي‌مدعاي نظام سلامت، به خصوص بهورزان و مردم، تلخي‌ها و شيريني‌هايي داشته و دارد که فرصت بيان آنها در این قالب نمي‌گنجد ولي بايد اذعان کنم که خدمات همکاران حوزه بهداشت مَثَل درختي است که تمام تلاش عزيزان براي حفظ ريشه‌هاي درخت است که کمتر کسي آن را مي‌بيند ولي شاخه‌ها، برگ‌ها، ميوه درختاني را که حاصل تلاش ريشه هست همه مي‌بينند لذا به معناي واقعي کارکنان حوزه بهداشت سربازان گمنامي هستند که هدفشان فقط حفظ و ارتقاي سلامت مردم و رضايت خداوند بوده و هست.

اميد است که همه عزيزان اجرشان با خداوند باشد زيرا بهترين معامله در اين دنيا، معامله و تجارت با خداوند است که خود در قرآن کريم مي‌فرمايد که ماندگارترين تجارت، تجارت با من(خدا) است.

 


IMAGE

شعار سال 1404 : سرمایه گزاری برای تولید

تاریخ بروز رسانی :

شنبه, ۰۱ شهریور ۱۴۰۴